دختر جوانی پس از آشنایی با یک پسر پولدار در خیابان، او را به خانهاش کشاند و مادرش با همدستی وی این جوان را به قتل رساند.
رسیدگی به پرونده قتل پسر جوان از اواخر تیر سال ۱۳۹۶ با شکایت پدرش به پلیس آغاز شد. مرد میانسال به مأموران گفت: دو شب قبل پسرم از خانه بیرون رفت. چند ساعت بعد با من تماس گرفت و گفت مشکلی برایش پیش آمده و به پول زیادی نیاز دارد. از آنجا که دلیلش برای دریافت پول قانعکننده نبود من موضوع را جدی نگرفتم، اما وقتی دوباره تماس گرفت و درخواست پول کرد، احساس کردم او را گروگان گرفتهاند و میخواهند اخاذی کنند.
پس از این شکایت تحقیقات آغاز شد تا اینکه جسد پسر جوان چند روز بعد در حاشیه جاده هراز کشف شد. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کردند.
در ادامه بررسیها کارآگاهان جنایی ردپای دختر جوانی را در این پرونده پیدا و او را دستگیر کردند. وی در همان بازجوییهای اولیه به قتل با همدستی مادرش اعتراف کرد و گفت: چند هفته قبل در خیابان با مقتول آشنا شدم. او پسر ثروتمندی بود. موضوع را به مادرم گفتم و تصمیم گرفتیم او را گروگان بگیریم تا از خانوادهاش اخاذی کنیم. روز حادثه او را به بهانه اینکه مادرم فال قهوه میگیرد و میتواند آیندهات را پیشبینی کند به خانهمان آوردم.
وی ادامه داد: طبق نقشه در قهوهاش ۱۲ عدد قرص خوابآور ریختیم. وقتی بیهوش شد دست و پایش را بستیم. ساعتی بعد که به هوش آمد. گفتیم با پدرت تماس بگیر و بگو ۵۰۰ میلیون تومان پول بدهد، اما پدرش توجهی نکرد. بعد هم چند روزی او را شکنجه کردیم و صدایش را با تلفن خودش برای خانوادهاش فرستادیم تا آنها حاضر شوند مبلغ درخواستی ما را واریز کنند که موفق نشدیم. در نهایت مادرم گفت اگر این پسر زنده بماند ما را لو میدهد بنابراین باید او را بکشیم و جسدش را هم سر به نیست کنیم. باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم و از ابتدا مخالف این جنایت بودم، اما مادرم به او رحم نکرد.
با اعترافات سمیرا، مادرش نیز دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد و گفت: میخواستم از خانواده آن پسر پول بگیرم، اما ندادند. من هم با اتو بدنش را سوزاندم تا رمز کارتش را بدهد، اما رمز اشتباهی داد و ما نتوانستیم پولی به دست آوریم. خانوادهاش هم برای نجات او پولی ندادند. من هم یک کیسه پلاستیکی روی سرش کشیدم و او خفه شد.
اولین جلسه محاکمه
در آن جلسه خانواده مقتول برای عاملان قتل درخواست قصاص کردند. پس از دفاع متهمان سرانجام قضات دادگاه زن جنایتکار را به قصاص و دخترش را به ۲۵ سال حبس محکوم کردند. درحالی که حکم برای تأیید به دیوان عالی کشور رفته بود، زن میانسال در زندان ایست قلبی کرد و جان باخت.
با مرگ این زن قضات دیوان عالی کشور حکم زندان دختر جوان را شکسته و اعلام کردند مجازات وی کافی نیست و لازم است او بار دیگر در شعبه همعرض محاکمه شود.
دومین جلسه محاکمه
در جلسه دوم نیز اولیای دم برای دختر جوان درخواست قصاص کردند. سپس سمیرا به جایگاه رفت و با شرح جنایتی دیگر از مادرش گفت: وقتی نوجوان بودم پدر و مادرم همیشه با هم اختلاف داشتند و مادرم طی نقشهای پدرم را کشت و با جلب رضایت اولیای دم توانست از قصاص فرار کند. من به خاطر آبرویم به همه میگفتم پدرم سکته کرد و مرد. در ماجرای قتل پسر جوان هم من بیتقصیر بودم، مادرم او را کشت.
با پایان جلسه رسیدگی، قضات بار دیگر سمیرا را به ۲۵ سال حبس محکوم کردند و حکم در دیوان عالی کشور نیز مهر تأیید خورد. در ادامه رسیدگی به این پرونده پدر مقتول این بار درخواست دیه از صندوق بیت المال را مطرح کرد.
سومین جلسه دادگاه
در این جلسه که در شعبه دو دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، پدر مقتول به جایگاه رفت و گفت: ۶ سال قبل پسرم را بیرحمانه به قتل رساندند. قاتل هم در زندان فوت کرد و حالا میخواهم تا دیه او از صندوق بیت المال به ما پرداخت شود.
در ادامه قاضی پرسید: در بحث درخواست شما دو موضوع مطرح است؛ اول اینکه شما درخواست دیه را از صندوق بیت المال دارید و دوم باید بررسی شود آیا قتل در ماه حرام رخ داده یا خیر.
پدر مقتول جواب داد: براساس تاریخ پیامهایی که پسرم در زمان اسارت در خانه این مادر و دختر برایم فرستاده، زمان قتل در ماههای حرام بوده است.
بدین ترتیب در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.